سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زهرا کوچولو

گرچه خسته ام گرچه دلشکسته ام باز هم گشوده ام درى به روى انتظار تا بگویمت هنوز هم به آن صداى آشنا امید بسته ام.

اى تو صاحب زمان! اى تو صاحب زمین! دل جدا ز یاد تو آشیانه اى خراب وبى صفاست یاد سبز وروح بخش تو یاد لطف بى نهایت خداست کوچه باغ سینه ام اى گل محمدى به عطر نامت آشناست آنکه در پى تو نیست کیست؟ آنکه بى بهانه تو زنده است در کجاست؟

اى کرامت وجود! باد غربتى که مى وزد به کوچه هاى بى تو بوى مرگ مى دهد بوى خستگى فسردگى کوچه ها در انتظار یک نسیم روح بخش یک پیام آشنا ودلنواز سینه را گشوده اند. کوچه هاى ما همیشه عاشق تو بوده اند.

اى کبوتر دلم هوایى محبتت! سینه ام آشناى نعمت غم است گر هزار کوه غم رسد هنوز هم کم است از درون سینه ام ناله هاى مرغ خسته اى به گوش مى رسد. بالهاى زخمى ام نیازمند مرهم است.

صبحگاه جمعه ها آفتاب یاد تو ز (ندبه)هاى ما طلوع مى کند. آنکه شب پس از دعا با سرود اشتیاق ونغمه امید با دلى سفید خواب رفته است روز را به شوق دیدنت شروع مى کند اى تو معنى امید وآرزو! اى براى انتظار عاشقانه آبرو! عشقهاى پاک در میان خنده ها وگریه هاى عاشقان پیش عصمت الهى ات خضوع مى کند.

اى بهانه اى براى زیستن! اشتیاق همچو سبزه بهاره هر طرف دمیده است. جمکران جلوه اى از انتظار وشوق ماست اى بهار جاودان اى بهار آفرین ما در انتظار مقدم توییم اى امید آخرین!

اى عزیز دل پناه شیعیان اى فروغ جاودان! سایه بلند نام ویاد تو از سر وسراى عاشقان بیقرار کم مباد قامت بلند شوق جز بر آستان پرشکوه انتظار خم مباد.





برچسب ها : انتظار  , 
      

 ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت
دست مرا بگیر که آباز سرم گذشت

مانند مرده ای متحرک شدم بیا
بی تو تمام زندگی ام در عدمگذشت

میخواستم که وقف تو باشم تمام عمر
دنیا خلاف آنچه که میخواستمگذشت

دنیا که هیچ جرعه آبی که خورده ام
از راه حلق تشنه من مثل سمگذشت

بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم
از خیر شعر گفتن ، حتی قلمگذشت

تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم
یک گوشه بغض کرده که این جمعههم گذشت

مولا شمار درد دلم بی نهایت است
تعداد درد من بخدا از رقمگذشت

حالا برای لحظه ای آرام میشوم
ساعات خوب زندگی ام در حرم گذشت





برچسب ها : انتظار  ,